انحلال و تصفیه شرکت تضامنی

انحلال و تصفیه شرکت تضامنی انحلال هر شرکت به معنای پایان عمر آن است. در واقع هر شرکت تجاری در یک برهه از زمان ایجاد و زمانی نیز از بین… کارشناس تکسفیر
default image

انحلال و تصفیه شرکت تضامنی

انحلال هر شرکت به معنای پایان عمر آن است. در واقع هر شرکت تجاری در یک برهه از زمان ایجاد و زمانی نیز از بین می‌‌‌رود. یکی از مهم‌ترین شرکت‌های تجاری، شرکت تضامنی می‌‌‌باشد.

شرکت تضامنی شرکتی است که؛ تحت اسم مخصوصی برای انجام امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی[1] تشکیل می‌‌‌شود. (ماده 116 قانون تجارت)

ماده‌ی 136 قانون تجارت، موارد انحلال شرکت تضامنی را بیان نموده است. این موارد و آثار آن به طور مختصر توضیح داده می‌‌‌شود.

موارد عام انحلال شرکت تضامنی

شرکت تضامنی تحت شرایط عام حقوق شرکت‌ها[2] منحل می‌‌‌شود.[3] این شرایط عبارتند از:

1- منتفی شدن تعدد شرکا؛

به این معنی که هر شرکت برای ایجاد و ادامه حیات، نیاز به دو یا چند شریک دارد. در صورتی که به هر دلیلی این تعدد شرکا از بین برود دیگر شراکتی وجود نخواهد داشت، پس شرکت نیز از بین می‌‌‌رود.

2- انقضای مدت شرکت؛

در صورتی که شرکت تضامنی برای مدت محدودی ایجاد شده باشد، پس از پایان این مدت شرکت خود به خود از بین می‌‌‌رود. (بند الف ماده 136)

3- انتفای موضوع شرکت؛

زمانی که انجام موضوع فعالیت شرکت به دلایلی از قبیل انجام شدن یا ممنوع شدن آن غیر ممکن شود، منجر به انحلال شرکت خواهد شد. (بند الف ماده 136)

4- ورشکستگی شرکت؛

به محض اینکه حکم ورشکستگی شرکت صادر شود، شرکت منحل خواهد شد. (بند الف ماده 136)

ورشکستگی زمانی مصداق دارد که، شرکت از عهده پرداخت بدهی‌هایش برنیاید.[4] (ماده 412 ق.ت)

5- بطلان قرارداد شرکت؛

برای ایجاد شرکت، دو یا چند نفر با یکدیگر توافق کرده و قرارداد شرکت را منعقد می‌‌‌کنند. حال اگر این توافق به علتی باطل باشد، منجر به بطلان شرکت می‌‌‌شود.

6- تصمیم تمام شرکا؛

از آنجا که همه شرکا با توافق هم قرارداد تشکیل شرکت را منعقد می‌‌‌کنند، خودشان نیز می‌‌‌توانند با توافق، شراکت را از بین ببرند.

علل خاص انحلال شرکت تضامنی

در مورد شرکت تضامنی قوانینی پیش بینی شده که می‌‌‌توان آنها را به ترتیب زیر خلاصه نمود:

1- انحلال شرکت برابر بند ب ماده 136 قانون تجارت با موافقت تمامی شرکا امکان پذیر است. پس در صورتی که حتی یکی از شرکا مخالف باشد، انحلال صورت نخواهد گرفت. با این حال اگر اساسنامه[5] یا شرکت‌نامه[6]، شرکا را از حق فسخ محروم نکرده باشد هر یک از شرکا می‌‌‌تواند در صورتی که انحلال به قصد ضرر زدن به شرکا یا اشخاص دیگر نباشد انحلال شرکت را درخواست کند. (بند د ماده 136ق.ت) این تقاضا باید شش ماه قبل از فسخ، کتباً به شرکا اعلام شود. همچنین اگر برابر اساسنامه باید سال به سال به حساب شرکت رسیدگی شود،فسخ در هنگام پایان محاسبه سالیانه به عمل می‌‌‌آید. (ماده 137ق.ت)

2- ورشکستگی یکی از شرکا ممکن است به انحلال شرکت منجر شود.(بند ه ماده136ق.ت) انحلال شرکت به سبب ورشکستگی شرکا جنبه قهری دارد. یعنی نیازمند صدور حکم انحلال به وسیله دادگاه به سبب ورشکستگی شریک نیست و کافی است که مدیر تصفیه[7] شریک ورشکسته کتباً تقاضای انحلال شرکت را کرده باشد و از این تقاضا شش ماه گذشته و شرکت، مدیر تصفیه را از تقاضای مزبور منصرف نکرده باشد. (ماده138ق.ت)

3- فوت شریک نیز شرکت را منحل می‌‌‌کند (بند و ماده136ق.ت) مگر اینکه شرکای باقی مانده و قائم مقام[8] متوفی به بقای شرکت رضایت دهند. برابر ماده 139 ق.ت اگر سایر شرکا به بقا شرکت تصمیم گرفته باشند قائم مقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت رضایت یا عدم رضایت خود را کتباً اعلام نماید.

4- محجوریت[9] یکی از شرکا موجب انحلال شرکت می‌‌‌شود. (بند و ماده 136 ق.ت) اما در ماده 140 ق.ت آمده است که در صورت محجور شدن یکی از شرکا با اِعمال ماده139ق.ت می‌‌‌توان شرکتی را از انحلال نجات داد. یعنی باقیماندن شرکت وابسته به رضایت سایر شرکا و قائم مقام محجور است.

5- انحلال شرکت تضامنی برابر با بند ج ماده 136 قانون تجارت در صورتی ممکن است که یکی از شرکا به دلایلی انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا نماید و دادگاه آن دلایل را موجه و حکم به انحلال بدهد. البته موضوع مهم تشخیص موجه بودن دلایل است و دلیل را وقتی می‌‌‌توان موجه دانست که سایر شرکا وظایف و تعهدات خود را انجام ندهند یا عملی مخالف با محتوای قرارداد شرکت انجام دهد.[10] البته مطابق تبصره همین ماده در صورتی که دلایل انحلال، منحصراً مربوط به شریک یا شرکای معین باشد دادگاه می‌‌‌تواند به تقاضای سایر شرکا به جای انحلال، حکم به اخراج آن شریک یا شرکا معین را بدهد.

6- در صورت درخواست طلبکار یا طلبکاران شخصی هر یک از شرکا، شرکت منحل می‌‌‌شود، آن هم زمانی که نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی مدیون (شریک) وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت هم برای پرداخت طلب آنها کافی نباشد. (ماده 129 ق.ت)

باید گفت قانون گذار سعی در حفظ حقوق طلبکاران و بقای شرکت دارد.[11] زیرا اولاً مقرر کرده است که طلبکار باید شش ماه قبل، قصد خود را به اطلاع شرکت برساند و ثانیاً طبق ماده 131 ق.ت در صورتی که سایر شرکا سهمیه آن شریک را از دارایی شرکت نقداً پرداخت کنند، می‌‌‌توانند از انحلال شرکت جلوگیری کنند.

آثار انحلال شرکت تضامنی

انحلال شرکت تضامنی دارای آثاری است که به ترتیب بررسی می‌‌‌گردد:

1- ثبت و اعلام انحلال[12]

انحلال شرکت تضامنی باید برابر با ماده 200 ق.ت اعلام شود. به این ترتیب شرکا شرکت تضامنی مکلفند که انحلال شرکت را با ارائه مدارک مقرر، در اداره ثبت شرکت‌ها به ثبت برسانند و سپس در ظرف یک ماه از تاریخ ثبت، انحلال شرکت را توسط اداره ثبت محل در روزنامه رسمی قوه قضاییه و یکی از جراید کثتر الانتشار مرکز اصلی شرکت منتشر نمایند.

2- تصفیه شرکت

پس از انحلال، اموال شرکت بایستی میان شرکا تقسیم شود. اما چون خود شرکت قبل از انحلال معاملاتی انجام داده و طلبکارانی دارد، باید قبل از تقسیم اموال بین شرکا، طلب آنان پرداخت گردد. به همین جهت قانون، تصفیه را مقدم بر تقسیم اموال قرار داده است.تصفیه به مجموعه عملیاتی گفته می‌‌‌شود که به نقد کردن دارایی و طلب‌های شرکت و پرداخت بدهی‌اش منجر می‌‌‌شود.

3- تقسیم اموال شرکت

تقسیم دارایی شرکت میان شرکا پس از پرداخت بدهی‌های شرکت صورت می‌‌‌گیرد. از تاریخ تقسیم اموال، طلبکاران شرکت دیگر حقی نسبت به شرکت ندارند.چرا که از تاریخ تقسیم، شرکت نیز از بین می‌‌‌رود و طلبکاران تنها می‌‌‌توانند به شرکا که مسئولیتشان تضامنی است رجوع کنند. قانون تجارت در مورد تقسیم دارایی شرکت میان شرکا مقرراتی را وضع کرده که اجمالاً بررسی می‌‌‌شود:

أ‌. به موجب ماده 211 ق.ت « آن قسمت از دارایی شرکت که در مدت تصفیه مورد نیاز نیست به طور موقت بین شرکا تقسیم می‌‌‌شود … .»

ب‌. همچنین ماده 215 ق.ت می‌‌‌گوید تقسیم دارایی شرکت، خواه در حین تصفیه و یا پس از ختم آن، در صورتی امکان دارد که قبلاً سه مرتبه در مجله رسمی و یکی از جراید، اعلام و یک سال از تاریخ انتشار اولین اعلام در مجله گذشته باشد. ماده 216 ق.ت نیز تخلف از ماده قبل را موجب مسئولیت متصدیان تصفیه در برابر طلبکاران قرار داده است.

شخصیت حقوقی شرکت بعد از انحلال

اگر برای اجرای تعهدات شرکت معاملات جدیدی لازم شود، متصدیان تصفیه انجام خواهند داد. (ماده 208 ق.ت) با توجه به این ماده معلوم می‌‌‌شود که شخصیت حقوقی شرکت تنها برای انجام اموری که برای تصفیه لازم است باقی خواهد ماند. البته باید توجه داشت که در این مورد اهلیت[13] شرکت محدود نمی‌شود بلکه اختیارات مدیر تصفیه محدود می‌‌‌شود.[14]

آثار بقای شخصیت حقوقی شرکت

نتایج بقای شخصیت حقوقی شرکت در حال تصفیه متعدد است. چند مورد آن مختصراً ذکر می‌‌‌شود:

1- شرکت نام و اقامتگاه خود را حفظ می‌‌‌کند تا به این ترتیب هم اشخاص دیگر بتوانند علیه شرکت اقامه دعوا کنند و هم شرکت بتواند به طور مستقل علیه اشخاصی که به او بدهکارند اقامه دعوا کند.

2- شرکت می‌‌‌تواند تعهدات جدیدی را در حدی که امر تصفیه اقتضا دارد به عهده بگیرد.(م 208 ق.ت)

3- طلبکاران می‌‌‌توانند در صورتی که انحلال شرکت به سببی غیر از ورشکستگی بوده، صدور حکم ورشکستگی شرکت در حال تصفیه را تقاضا کنند.(م 127 ق.ت)

4- چون شخصیت حقوقی شرکت فقط برای تصفیه باقی ماند است، شرکت از تاریخ انحلال نه قابل تبدیل به شرکت دیگری است و نه می‌‌‌تواند فعالیت جدیدی آغاز کند.

دعاوی طلبکاران پس از انحلال شرکت

با توجه ماده 124 قانون تجارت پس از ختم تصفیه و تقسیم دارایی شرکت میان طلبکاران، دعوای طلبکارانی که به هر علت طلب خود را نگرفته‌اند، تنها علیه شرکا پذیرفته است. چون شرکت با تقسیم دارایی شخصیت خود را از دست داده است. قانون تجارت مهلتی پنج ساله معین کرده تا طلبکاران بتوانند علیه شرکا یا وراث آن‌ها راجع به معاملات شرکت اقامه دعوا کنند. ابتدای این مهلت پنج ساله روزی است که انحلال شرکت در اداره ثبت، به ثبت رسیده و در مجله رسمی اعلام شده باشد.

نویسنده : محمد حسين احمدي

منابع :

[1] تضامنی بودن مسئولیت به این معنا است که در صورت کافی نبودن دارایی شرکت برای پرداخت تمام بدهی‌ها، هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمامی بدهی‌های شرکت می‌باشد.

[2] – شرایطی که در صورت وجود، تمام شرکت‌های تجاری، از جمله شرکت تضامنی را منحل می‌کند.

[3] -اسکینی ربیعا، حقوق تجارت، جلد اول، چاپ یازدهم، بهار 1386، ص 148

[4] – اسکینی ربیعا، حقوق تجارت، جلد اول، چاپ یازدهم، بهار 1386، ص 154

[5] -دستور العمل اداره‌ی شرکت.

[6] -قرارداد تشکیل شرکت.

[7] -کسی که اداره امور مریوط به ورشکسته را بر عهده دارد.

[8] -کسی که بجای دیگری صاحب حقوق و تکالیف گردد مثلاً خریدار یک خانه صاحب تمام حقوق و وظایف مرتبط با خانه می‌شود.

[9] – حجر به معنای فقدان صلاحیت برای دارا شدن یا استفاده از حق می‌باشد.

[10] – ستوده تهرانی حسن، حقوق تجارت، جلد اول، نشر دادگستر، چاپ پانزدهم، زمستان 1386، ص 243

[11] – حسنی حسن، حقوق تجارت، نشر میزان، چاپ پنجم، پاییز 1385،ص 310،ش 724

[12] – عرفانی محمود، حقوق تجارت، جلد 1، چاپ سوم 1377،انتشارات جهاد دانشگاهی، ص 61

[13] – اهلیت به معنای توانایی دارا شدن حقوق و تکالیف است.

[14] – کاویانی کورش، حقوق شرکت‌های تجارتی، نشر میزان، چاپ اول، پاییز 1386، ص 224، ش 260

 

برگرفته از سایت http://www.pajoohe.ir

 

شرکت ثبتی حقوقی تکسفیر مشاور شما در  کلیه امور ثبت شرکت ،ثبت برند ،جوازتاسیس ،رتبه بندی،پروانه بهره برداری

با ما در ارتباط باشید

 

نظر شما